Friday, May 18, 2007

گزارشي از فرازو نشيب هاي صنعت كاشي سراميك در ايران

توليد كاشي و سراميك 248 برابر شده استاز زمان احداث اولين واحد توليد كاشي در ايران حدود 45 سال مي گذرد. روند اين صنعت طي 45 سال گذشته به گونه اي بوده است كه از توليد 500هزار مترمربع در سال 1339 به 124ميليون مترمربع در سال 84 رسيده است (248 برابر). با بررسي طرح هاي در حال اجرا اعم از واحدهاي جديد و طرح هاي توسعه واحدهاي در حال كار پيش بيني مي شود كه روند افزايش ظرفيت در چند سال آينده ادامه داشته باشد و ظرفيت اسمي واحدها در سال 1385 به 270ميليون مترمربع و در سال 1386 به بيش از 330ميليون مترمربع برسد. اين در حالي است كه ظرفيت هاي نصب شده در سال هاي فوق بالاتر از ميزان توليد بوده است. به طور كلي توليد و رشد صنعت سراميك ايران را مي توان به چهار دوره كاملا مجزا تقسيم بندي كرد. 1 - دوره اول از سال 1338 تا سال 1357 سياست گذاري هاي صنعتي قبل از انقلاب در قالب برنامه هاي 5 ساله توسعه و به موازات آن ايجاد زيرساخت هاي لازم در ابتداي دهه 30 به گونه اي شكل گرفت كه سرمايه هاي حاصل از بخش تجاري كشور به مسير ايجاد واحدهاي كوچك و بزرگ صنعتي و توليد هدايت شود. در بخش صنعت كاشي و سراميك ايران نيز مشاهده مي شود كه موسسان و سرمايه گذاراني كه براي اولين بار اقدام به احداث كارخانه كاشي نموده اند داراي پايگاه بازاري بوده و طبيعتا سرمايه حاصله نيز منشا تجاري داشته است. سرمايه گذاري و احداث واحدهاي اوليه كاشي و سراميك براساس شرايط و امكانات ذيل صورت گرفت. 1 - مزيت نسبي مستتر در بسياري از پارامترهاي توليد مانند مواد اوليه، انرژي، نيروي كار و غيره. 2 - تحولات اجتماعي و تغييرات الگوي توليد و مصرف در صنعت ساختمان و گرايش به استفاده از مصالح برتر در سال هاي پاياني دهه 40 و شروع دهه 50 الگوي مصرف در صنعت ساختمان خصوصا در اقلامي مانند كاشي و سراميك نيز تغيير يافته و گرايش به مصرف كالاي لوكس خارجي پيدا كرد. به همين دليل علاوه بر توليد داخلي سالانه يك تا 1/5 ميليون مترمربع كاشي از كشورهاي ايتاليا و اسپانيا وارد كشور مي شود اما شرايط توليد داخلي و بازار رقابتي به گونه اي تنظيم شده بود كه اين ميزان واردات نه تنها هيچ گونه اثر سوء بر توليد داخلي نداشت، بلكه به لحاظ كيفيت و تنوع طرح هاي كاشي وارداتي، زمينه براي ارتقاي سطح كيفي محصولات داخلي نيز فراهم مي شد. 2 - دوره دوم از سال 58 تا 1368 با پشت سر گذاشتن التهابات ناشي از انقلاب و تثبيت نظام جديد سياست گذاري هاي صنعتي كشور بر اساس تز خودكفايي در توليد به جاي واردات شكل گرفت. تاثير اين سياست گذاري در صنعت كاشي كشور در احداث واحدهاي جديد و توسعه كارخانه هاي احداث شده قبل از انقلاب نمايان شد. در سال 1365 با نظارت وزارت صنايع با خريد انبوه براي تعداد ده واحد كاشي شامل چهار واحد كاشي كف هر يك با ظرفيت اوليه 750هزار مترمربع و 6 واحد كاشي ديوار هر يك با ظرفيت اوليه 5/1ميليون مترمربع گشايش اعتبار شد. ماشين آلات كارخانه هاي مذكور از سال 66 تدريجا وارد شد و اولين واحد فوق در سال 1372 و بقيه واحدها تدريجا تا سال 1375 به بهره برداري رسيدند. در اين زمان مجموع ظرفيت توليد كاشي و سراميك ايران به حدود 20ميليون مترمربع رسيد كه نشان دهنده عزم راسخ سياست گذاران صنعتي كشور و مسوولان مربوط به تحقق تز خودكفايي و توليد جايگزين واردات مي باشد. به دليل محدوديت هاي ارزي و همچنين رسيدن كيفيت توليدات كاشي و سراميك كشور به سطح مطلوب كه همانا تامين نسبي نيازهاي داخلي بود، محدوديت هاي تعرفه اي برقرار شد و ورود كاشي و سراميك عملا متوقف گرديد. 3 - دوره سوم از سال 68 تا 79 در اين دوره به دليل پايان يافتن جنگ و تثبيت شرايط داخلي و رونق گرفتن صنايع خصوصا ساختماني و نياز روزافزون به مصالح ساختماني من جمله كاشي و سراميك، روند سرمايه گذاري و رشد صنعت كاشي و سراميك با شتاب بيشتري ادامه يافت و با ورود تدريجي محصولات واحدهاي جديدالاحداث به بازار داخلي و تامين كامل نيازهاي بازار، بخشي از آن نيز روانه بازارهاي بين المللي شد. متوسط رشد سالانه از سال 58 تا پايان 79 (به مدت 20 سال) حدودا معادل 2/8درصد مي باشد كه اين درصد رشد دقيقا براساس پارامترهايي مانند رشد جمعيت و رشد اقتصادي كشور بوده است. 4 - دوره چهارم (از ابتداي سال 1380 تا پايان سال 84 و پيش بيني تا سال 86) همانگونه كه قبلا ذكر شد رشد صنعت كاشي و سراميك ايران طي سه دوره اول (1379 -1338) رشد متوازن و منطبق بر نياز بازار داخلي و توان صادراتي اين صنعت بوده است. با تصويب برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي كشور و ايجاد تسهيلات براي سرمايه گذاري و تشكيل صندوق ارزي هجوم سرمايه گذاران براي احداث واحدهاي جديد با صدور سهل و آسان موافقت اصولي و پرداخت تسهيلات توسط شبكه بانكي كشور شروع شد. به طوري كه ظرف مدت دو سال بيش از 500ميليون مترمربع موافقت اصولي صادر گرديد كه بيش از 220ميليون آن وارد فاز اجرايي شد. توليد و مصرف از نيمه دوم سال 1381 توازن بين مصرف و توليد به هم خورده و آثار مازاد توليد در بازارهاي داخلي به صورت نابساماني هايي در شبكه توليد و توزيع نظير افزايش كميسيون عاملين فروش، افزايش زمان دريافت وجه كالا، عرضه كاشي و سراميك درجه 1 و 2 به قيمت كالاهاي با درجه پايين تر، حذف درجه 1 و 2 از ليست قيمت ها و موارد ديگر نمايان شد. با گذشت زمان و افزايش سريع توليدات و رسوب بخشي از توليدات در سطح بازار و كارخانه ها و افزايش نابساماني ها مرحله ورود به بحران از نيمه دوم سال 1382 شروع شد. در جدول روند افزايش توليد، ميزان مصرف ، ميزان صادرات طي 12 سال گذشته(1384 -1372 و پيش بيني تا پايان سال 1385 نشان داده شده). صادرات روند صادرات و ميزان آن در طي سال هاي 72 الي 82 روند ثابت و بين 5 تا 6ميليون مترمربع در سال در نوسان بوده است و در سال 83 و 84 به ميزان 9351000 و ده ميليون و 862هزار تن رسيده است و آن هم فقط به خاطر اجبار نه به دليل تمايل توليدكنندگان به صادرات بلكه به دلايل ذيل بوده است: 1 - اشباع بازار داخلي و رسوب كاشي در انبارها و كاهش نقدينگي 2 - پايين بودن قيمت هاي صادراتي 3 - افزايش مداوم قيمت تمام شده در ايران و از دست دادن توان رقابت و تحمل تورم دو رقمي هر ساله 4 - كاشي و سراميك ايران در بازارهاي جهاني فاقد BRAND مي باشد 5 - اشباع بازارهاي جهاني اكنون با توجه به واقعيت هاي فوق آيا امكان افزايش جهشي صادرات كاشي و سراميك ايران وجود دارد؟ راهكارهاي خروج از بحران آمار و ارقام نشان از بحران و استمرار آن دارد و مي بايست مسببان اصلي در ايجاد بحران (مجموعه توليدكنندگان و سرمايه گذاران، سياستگذاران صنعتي و شبكه بانكي كشور) هدف اصلي را متمركز بر نجات سرمايه هاي ملي اعم از مادي و انساني كه به سمت اضمحلال و نابودي مي رود، نمايند. متاسفانه عظمت فاجعه و ابعاد آن شايد مانع از تحقق تمام اهداف و حل كليه مشكلات گردد. اما موفقيتي هر چند اندك اولا مي تواند در كوتاه مدت باعث نجات بخشي از سرمايه هاي ملي گردد و ثانيا مي تواند مقدمه اي بر انسجام هر چه بيشتر دست اندركاران و كسب موفقيت هاي بيشتر براي حل كامل بحران در آينده باشد. 1 - توليدكنندگان كاشي و سراميك مي بايد صادقانه بپذيرند كه با روحيه خودمحوري و عدم اعتقاد به جمع مخصوصا تشكيلات صنفي خود يعني انجمن توليدكنندگان كاشي و سراميك ايران و عدم همكاري با آن مسابقه اي به صورت ناسالم ترتيب داده اند كه برگزاركنندگان مسابقه بازندگان اصلي آن و شبكه توزيع خصوصا عاملين فروش برندگان اصلي آن هستند. 2 - تجديد سازمان، اعمال مديريت علمي و كلاسيك، الگو قرار دادن سازمان ها مشابه بررسي نقاط بحران و تنگناها به روش علمي و رفع آنها. 3 - مديريت توليد شرايط فعلي و استمرار آن در سال هاي آينده نياز به تصميم و مديريت جمعي براي برنامه ريزي مقدار توليد دارد. 4 - تعيين تكليف مازاد موجود در بازار و واحدهاي توليدي 5 - حفظ قيمت هاي داخلي 6 - اقدامات جمعي براي بازاريابي در بازارهاي جهاني وزارت صنايع و معادن 1 - صدور هرگونه موافقت اصولي اعم از احداث واحد جديد يا طرح توسعه در كشور را لغو كند. 2 - جلوگيري از ارائه تسهيلات صندوق ارزي و ديگر اعتبارات 3 - همكاري مستمر وزارت صنايع و معادن با انجمن توليدكنندگان سراميك ايران زيرا انجمن با در اختيار داشتن طيف وسيعي از كارشناسان مختلف مي تواند به عنوان بازوي كارشناسي سياستگذاري صنعتي و اقتصادي كشور مورد استفاده قرار گيرد. شبكه بانكي كشور 1 - بازنگري در نحوه بررسي طرح ها 2 - ممانعت از پرداخت هر نوع تسهيلات ارزي و ريالي به واحدهاي جديدالاحداث و طرح هاي توسعه كه در مرحله ايجاد تاسيسات و يا تخصيص ارز براي ورود ماشين آلات و تجهيزات مي باشند. بديهي است پيشنهادهاي فوق صرفا در چارچوب منافع توليدكنندگان كاشي و سراميك نبوده و اصل مهم در اين رابطه حفظ منابع ملي و جلوگيري از تضيع سرمايه ها مي باشد زيرا انجماد سرمايه هاي عمومي به صورت واحدهاي بلامصرف و نهايتا تملك آنها توسط بانك ها به معناي هدر دادن كامل امكانات و سرمايه هاي كشور است و ضد توسعه مي باشند

No comments: